ما که دل های مان زمستان است،
ما که خورشیدمان نمی خندد،
ماکه باغ وبهارمان پژمرد،
ماکه پای امیدمان فرسود،
ماکه درپیش چشم مان رقصید،
این همه دودزیراین چرخ کبود،
***
سرراه شکوفه های بهاراینک
گریه سرمی دهیم بادل شاد
گریه ی شوق،با تمام وجود!
***
شایدای خستگان وحشت دشت!
شایدای ماندگان ظلمت شب!
┘◄┘◄دربهاری که می رسدازراه،
گل خورشیدآرزوهامان ،
سرزدازلای ابرهای حسود.
√دختــــــــــرﮯ ازجنس آرامـ ش./
نظرات شما عزیزان:
سلام و درود برشما
جالب بودن ...
اگه دوس داشتن
جالب بودن ...
اگه دوس داشتن